Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-06@02:03:30 GMT

۲ کتاب تازه برای بچه‌ها

تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۹۸۶۰۶

۲ کتاب تازه برای بچه‌ها

کتاب «سرزمین نورهای خوشحال» نوشته سیده نرگس میرفیضی و «نقاشی روی آسمان: روایتی از عملیات کیوا» نوشته سیده زهرا بذرگری برای کودکان راهی بازار کتاب شده است.

به گزارش ایسنا، «سرزمین نورهای خوشحال» نوشته سیده‌نرگس میرفیضی با تصویرگری الهه صادقیان در ۳۲ صفحه با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه و  قیمت ۴۵ هزارتومان در گنجشک‌های جمکران (دفتر کودک و نوجوان انتشارات کتاب جمکران) منتشر شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در برشی  از کتاب می‌خوانیم: اولی که رنگش زرد بود و یکسره خاموش و روشن می‌شد، گفت: «من زردونه‌ام. از وقتی کرم شب‌تابم مرده، تنها زندگی می‌کنم.»

دومی که یک شعله کوچک بنفش بود، گفت: «من بنفشک‌ام! از ترقه چهارشنبه‌سوری پریدم بیرون. خیلی وقت است که آواره کوچه و خیابانم.»

 سومی که رنگش نیلی بود، گفت: «من توی شکم یک عروس دریایی زندگی می‌کردم و نور می‌دادم. وقتی ماهیگیرها ما را شکار کردند، عروس دریایی دهانش را باز کرد و گفت: "فرار کن نیلی‌لی! آدم‌ها نمی‌توانند نور را توی تور نگه دارند." من هم پریدم بیرون و پرواز کردم و رسیدم اینجا.»

 چهارمی که مثل یک برگ سبز برق می‌زد، گفت: «من توی قطب شمال به‌دنیا آمدم.  بالای بالای کره زمین. همان جا که پر از برف و یخ است. آدم‌ها به ما می‌گویند شَفَقِ قطبی. ولی ما سبزی‌زی هستیم. ما دسته جمعی توی آسمان‌ها پرواز می‌کنیم. من توی طوفان از بقیه، جا ماندم و گم شدم. کل دنیا را پرواز کردم و قل خوردم تا برسم اینجا.»

 همچنین کتاب «نقاشی روی آسمان»(روایتی از عملیات کیوا؛ دفاع هوایی از شهر مقدس قم و حریم حرم حضرت فاطمه معصومه (ع)) نوشته سیده زهرا بذرگری  در ۸۲ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۴۸ هزار تومان در نشر یادشده عرضه است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: به محض این‌که به سمت شرق چرخیدم، متوجه شدم یک هواپیمای میراژ هم از سمت شرق به طرف ما می‌آید و درست روبه‌روی ما قرار دارد. در اصل ما از هر چهار طرف محاصره شده بودیم. آن‌ها طوری برنامه‌ریزی کرده بودند که ما را دقیقا وسط یک به‌علاوه قرار دهند و به‌راحتی هواپیمایمان را هدف بگیرند. ارتفاغ هواپیما را تاحد ممکن، کم کردم. هواپیمای دشمن را در ارتفاع بالاتری در رادار می‌دیدم که داشت به من نزدیک می‌شد. میراژ عراقی دقیقا در فاصله مناسب برای شلیک موشک قرار داشت. هر کاری کردم موشک رها نشد. سیستم سلاح آسیب دیده بود. خلبان دشمن توانسته بود موقعیت من را شناسایی کند...

 انتهای پیام 

منبع: ایسنا

کلیدواژه: تخريب محسن يگانه عليرضا قرباني میراث فرهنگی دفاع مقدس رخشان بني اعتماد یونسکو هخامنشيان دفاع مقدس میراث فرهنگی عليرضا قرباني محسن يگانه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۹۸۶۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شوفرهایی که خواننده شدند + فیلم

همشهری آنلاین - بهاره خسروی : قصه ها و ترانه های و ماشین‌نوشته های تهران قدیم خط به خطش برای اهالی تهرانی که در گرد و غبار روزگار مویی سپید کرده‌اند پر از خاطره‌های فراموش نشدنی است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

«محمود منیعی» تهران‌پژوه، درباره این موضوع توضیح می‌دهد: «با عجین شدن خودرو در زندگی روزمره مردم و جمع شدن بساط درشکه‌چی‌ها اغلب راننده‌ها برای جلب مشتری بیشتر و بازارگرمی سعی می‌کردند از ‌ترفندهای مختلفی استفاده کنند. قدیم‌ها خودروها فاقد پخش‌صوت یا رادیو بودند. به همین دلیل، اغلب راننده‌ها سعی می‌کردند با خوش‌وبش و نقل روایت‌های جالب به نحوی با مسافران ارتباط بگیرند تا اینکه به مرور زمان راننده‌ها یا شوفرهای خوش‌صدا شروع کردند به آوازخوانی در طول مسیر که در ماشین دودی هم انجام می‌شد.»

بنا بر این، خواندن تصنیف‌هایی کوچه‌بازاری مانند ترانه معروف ماشین مشدی ممدلی نه بوق نه صندلی و از قند و شکر ساخته‌ام جوجه خروس، آقایان یکی یه دونه خروس و... در هنگام سفر رواج پیدا کرد.

اما قصه ماشین‌نوشت ماجرای جالب‌تری دارد. مطالبی که اغلب برگرفته از دلمشغولی‌های روزمره صاحب خودرو بود. درباره فرهنگ ماشین‌نوشت‌ها «سیدجمال هادیان طبایی‌زواره» کتابی با عنوان «اتول‌نامه» نوشته است که در آن به موضوع همین ماشین‌نوشت‌ها و معروف‌ترین و پر مخاطب‌ترین آنها در میان راننده‌ها پرداخته شده است.

منیعی در این باره می‌گوید: «زیبایی بصری خودروها و اینکه پیام و اثری تلنگرآمیز برای ذهن مخاطب داشته باشد برای راننده‌های تهران قدیم بسیار مهم بود و به همین دلیل سعی می‌کردند وسیله نقیله‌شان را با بهترین شکل و نوشته‌ها تزیین کنند و به نحوی تو چشم شهر باشد؛ از جمله: عمرا اگر لنکه‌ام را پیدا کنی / خدایا هیچ جوانی را نامراد نکن/ مژده ‌ای دل که مسیحا نفسی می‌آید / سلام جیگر طلا / ناظم نظم جهانی کی می‌آیی / خدا کند که بیایی و..»

کد خبر 848729 برچسب‌ها هویت شهری تهران اتومبیلرانی

دیگر خبرها

  • (عکس) بخندیم یا گریه کنیم؟؛ میوه فروشی که روی گوجه سبز برچسب هندوانه زد
  • ۴۰ عنوان کتاب جدید از منشورات رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • ۴۰ عنوان کتاب جدید از منشورات رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب» منتشر می‌شود
  • برگزاری مراسم تشییع شهید تازه تفحص شده «محمدشفیع فیضی‌زاده» در ایلام
  • کتاب‌های تازه رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • کتاب‌های تازه رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب
  • کتاب‌های تازه رهبر معظم انقلاب
  • شوفرهایی که خواننده شدند + فیلم
  • عرضه «پرونده مختارنامه» در نمایشگاه کتاب تهران